خواهران مبلغ

ای آشنا غربتت عالم گیر است

ای صاحب عصر

ای صاحب عصر

ای آشنا، غربتت عالم گیر است

هضم شدن در مکان و زمان ما را از آغاز و انجاممان باز داشته، وسعت نگاهمان را در چارچوب مصلحت ها و منفعت های  شخصی و کم ارزش محدودکرده و مارا با حیات جاودانه مان بیگانه کرده و این چنین میشود که برنامه ها و استراتژی هامان برای دستیابی به زندگی مطلوب آن هم اگر باشد به جای اینکه متوجه عمری به اندازه ی بی نهایت باشد، در حصار چند روزی که از آن به دنیا تعبیر می شود محصور می شوند؛ و نیز چنین است ازاصلی ترین واقعیت حیات بشریت که شیعه میراث دار آن است غافل میشویم –واقعیتی که اگر رخ بنمایاند ماهیت توهمی هر آنچه درگیر آنیم آشکار میکند. تا با خالی کردن شانه از تمام مسؤولیت های سنگین دینداری به راحتی متقی شده و چه بسا که سر از بهشت خدا هم در آوریم.

آری! قلم گرفته ایم و نوشتیم «ظهور، پایانی خوش برای تاریخ» و خواندیم آینده ای دور ومبهم و به این جرم، بحث پیرامون مباحث عقلانی!! را اختیار کردیم. نوشتیم «معرفت امام روح دیانت» و برای دمیدن روح گرد گرفته ی اعتقادتمان به کتاب ها پناه بردیم و چون بی تقوایی اصل قضیه را از جان و دلمان پاک کرده، تهمتش زدیم که مباحثش ثقیل و ملال آور است و پرونده اش را با این مهر بستیم که« به دانشجویان ومحققان علوم دینی مربوط می شود» و دل خوش کردیم به توفیق اجباری دعای فرج بعد از نماز تا همچنان در صف منتظران حضرتش بمانیم!

     «خیال نکن به فکر توایم اگر دعای فرج میخوانیم               پای همه مان به پای دنیا گیر است»

این در حالی است که: دشمن، جمله ی ما را خواند و به دنبالش کتابهایمان را زیر و رو کرد، نسبت به اماممان در حد و وسع خود شناخت ظاهری پیدا کرد، و اسلحه به دست گرفت و در اطراف خانه خدا کمین کرد تا با شنیدن ندای «یا اهل العالم انا بقیه الله» ماشه را بچکاند و فرجام جهان را به نام خود ثبت کند  هر چند که نهایتاًزمین در قبضه ی عباده الصالحون است.و این همان زمانی اتفاق می افتد که من وتو حاضر نیستم صبح جمعه ای به نام ارباب دل از بند نفس رها شویم و به ندای « فلیندب النادبون» لببیک گویم.

فاجعه زمانی به بار می آید که آنقدر نسبت به مولایت غریب باشی که هر روز در گوشه ای از کشورمان امام مهدی های دروغین ظهور می کنند و با مرید پروری و با باج گیری، اعتقاداتمان رابه باد تمسخر می گیرند و با تشکیک در عقایدمان به هر روشنفکر مآبی اجازه می دهیدکه پا را ازگلیم خود درازتر کرده، وجود خورشیدرا انکار کند و آن را ادعایی بر خواسته از نزاع های خانواده ی امام عسکری بر سر ارث و میراث قلمداد کند؛ و ازآن طرف در اسناد اطلاعاتی انگلستان پرونده ای یافت می شود که درباره ی امام زمانت فقط عکس کم دارد!

هیهات! نباید روزی که خطابمان کرده بگویند،گوش از هشدار«من مات و لم یعرف» بستید از اسلام جا ماندید و به مرگ جاهلی مردید.

ما شنیده ایم شما هم بدانید، دال حق و باطل وارد آخرین مراحل خود شده است و «حزب الله» در سراشیبی « هم الغالبون» قرار گرفته، عالم حیات ماتریالیستی خود را با نسخه ی ایدئولوژی های بشری چشید، پوچی آن را یافت و اکنون روح معنویت خواهی در جامعه ی بشری رشد کرده، چنان که جوان های اروپای و آمریکایی ضمن آشنای با حقیقت دین اسلام از طریق سایت یا یک قرآن ترجمه شده مسلمان می شوند. سیراب کردن عطش این حق طلبان بر عهده ی هیچ نهاد و سازمان و دولتی الا ما جوان های شیعه که دلگرمی اماممانیم، نیست. باید دست به کار شد تا بیش از این هالیوود شیطان را جای خدا ننشاند، نسخه های جعلی معنویت را به خورد انسان های خداجو ندهد و اندیشه های سود جویانه ی خود را تحت عنوان تسلط یهود بر جهان آخرالزمان به انسانها القا نکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *